رابطه عشق و محبت با معرفت الهی (شرح فرازی از مناجات خمس عشر امام سجاد (ع))

رابطه عشق و محبت با معرفت الهی (شرح فرازی از مناجات خمس عشر امام سجاد (ع))

رابطه عشق و محبّت با معرفت الهی (شرح فرازی از مناجات خمس عشر امام سجاد (ع))

«وَ أَغْرِسْ فِي أَفْئِدَتِنَا أَشْجَارَ مَحَبَّتِكَ»؛ خدایا! درخت محبتت را در دل ما غَرْس کن. غَرْس؛ یعنی یک نفر نهالی را می‌کارد و به آن آب می‌دهد و به طور مستمر رسیدگی می‌کند تا آن نهال آرام‌آرام بزرگ شده و ثمر دهد. این‌جا هم عشق خدا را به درخت تشبیه کرده است. حضرت می‌فرماید: درخت عشقت را در دل ما بکار که دیگر از دنیا و محبت و علایق دنیا جدا شویم؛ چون محبت الهی مانع می‌شود به غیر خداوند عشق بورزیم.

آثار محبت به خداوند متعال

  1. یکی از آثار محبت این است که راه را بر وسوسه و خواطر سوء می‌بندد.
  2. اگر این محبت در دل سالک ایجاد شود، خدمت را برای سالک گوارا می‌کند. منظور از خدمت، هر فعلی است که از سالک برای خدا صورت می‌گیرد و شامل خدمات دوستانه‌ای است که از روی عشق و میل باطنی انجام می‌دهد؛ مثل نماز، روزه، خدمت به پدر و مادر، خدمت به استاد و غیره که این‌ها از یک‌دیگر جدا نیستند. وقتی محبت خدا در دل سالک بنشیند، همۀ کارها و خدمات او از روی لذت، شوق و میل باطنی می‌شود و انجام خدمات برای او گوارا و دل‌نشین است.
  3. از دیگر آثار محبت این است که در وقت بروز سختی و مصیبت، این عشق و محبت خداوندی سختی‌ها را شسته و صاحب محبت را تسلّی می‌دهد.

راه های کسب و ازدیاد محبت الهی

محبت الهی از چه راهی به دست می‌آید؟

نخست: از طریق مطالعه و بررسی و دقت در نعمت‌ها و الطاف پیدا و پنهان خداوند می‌توان به محبت الهی دست پیدا کرد؛ یعنی سالک باید در همۀ نعمت‌های خداوند تفکر کند؛ مثل نعمت سلامتی، خانواده، زندگی در جامعه و نظام اسلامی.

دوم: پس از آن‌که از رهگذر تفکر در نعمت‌های الهی، محبت در دل سالک رویید، با پیروی از سنّت و دستورات شرعیِ نبوی این نهال تازه روییده را در دل تثبیت کرده و روزبه‌روز بر استحکام آن می‌افزاید؛ مثلاً اقامۀ نماز و انجام سایر فرایض باید برای او لذت‌بخش باشد و در دلش محبّت ایجاد کند و بعد از آن بفهمد که از عبادات چه بهره‌ای عاید او گردیده است.

پیروی از دستورات خداوند سبب تولید محبت در دل سالک می‌گردد. به تدریج سالک این محبت را در خود رشد می‌دهد. شاخ و برگ گرفتن درخت محبّت الهی در قلب سالک و به بار نشستن آن در گرو شنیدن ندای باطنی است که به دنبال فقر و نیاز در سالک ایجاد شده و او را به‌ سوی خدا حرکت می‌دهد.

معرفت طلبی در پرتو تثبیت محبت

«وَ أَتْمِمْ لَنَا أَنْوَارَ مَعْرِفَتِكَ»؛ خدایا! نور معرفت خودت را در ما تمام کن. محبت مقدمه‌ای برای تحصیل معرفت است. وقتی نور معرفت بیاید، تاریکی و ظلمتِ علایق دنیا از بین می‌رود. با مطالعه در آثار صنع الهی و پیروی از دستورات شرع و مراقبۀ دائمی، محبت ایجاد می‌شود و با استحکام این محبت، کم‌کم نور معرفت در قلب سالک طلوع خواهد کرد. در این هنگام شیرینی و لذّت معرفت الهی را خواهد چشید.

نور معرفت زمانی طلوع می‌کند که انسان مورد عفو و بخشش خداوند قرار گیرد و دارای قلب سلیم و پاک شود؛ لذا امام زین‌العابدین(علیه السلام) می‌فرماید: «وَ أَذِقْنَا حَلَاوَةَ عَفْوِكَ وَ لَذَّةَ مَغْفِرَتِكَ»؛ خدایا! شیرینی عفو و مغفرتت را به ما بچشان. خدایا! عفو تو شیرینی خاصی دارد. مغفرت و آمرزش تو نوعی لذّت و حلاوتی دارد، آن را به ما بچشان تا بفهمیم در راه تو قدم می‌گذاریم. ما به‌جای حلاوت و شیرینی‌های زودگذر دنیا، می‌خواهیم لذّت شیرینیِ بخشش، معرفت و توحید تو را در دل خود بچشیم.

تحقق لقاءالله در دنیا

«وَ أَقْرِرْ أَعْيُنَنَا يَوْمَ لِقَائِكَ بِرُؤْيَتِكَ»؛ خدایا! روزی که تو را ملاقات می‌کنیم چشمانمان را با رؤیت و دیدارت روشن کن؛ یعنی خودت را به ما نشان بده تا بتوانیم از غیر تو اعراض و به‌سوی تو اقبال کنیم.

عزیزان! ملاقات و رؤیت خدا برای اهل معرفت در همین دنیا حاصل می‌شود و امر نسیه‌ای و فقط برای آخرت نیست. باید از خداوند بخواهیم تا همین‌جا و قبل از مُردن به لقای الهی رسیده و او را ببینیم؛ بنابراین امکان دارد که چشم اهل‌ دل و معرفت به خدا روشن شود و دید خدایی پیدا کنند.

از امام علی(علیه السلام) روایت شده که می‌فرماید: «ما رَأَیْتُ شَیْئاً إلّا وَ رَأَیْتُ اللهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ و بَعْدَهُ»؛[1] چیزی را ندیدم جز آن‌که پیش از آن و با آن و پس از آن خدا را دیدم. این دیدن و ملاقات با چشم سر و به صورت ظاهری نیست، بلکه با چشم قلب و باطن خواهد بود. در مناجات شعبانیه می‌فرماید: «أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْك‏»؛[2] خدایا چشم‌های دل ما را به نوری منوّر کن تا بتوانیم به سوی تو نظر کنیم.

بنابراین «یَوْمَ لِقَائِکَ» به این معنا نیست که ما فقط وقت مردن، خدا را ملاقات می‌کنیم؛ چون آیۀ شریفۀ {قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‏ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً}[3] اطلاق داشته و شامل دنیا و آخرت می‌گردد. مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(ره) رساله‌ای به نام لقاءاللّه دارد. در چند صفحۀ اول آن با آیات قرآن برای ما اثبات می‌کند که می‌توانیم در همین دنیا خدا را ملاقات و رؤیت ‌کنیم.

امام سجّاد(علیه السلام) در فراز پایانی عرضه می‌دارد: «وَ أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيَا مِنْ قُلُوبِنَا»؛ پروردگارا! عشق و محبت به دنیا و زخارف دنیا را از دل ما بیرون کن؛ چون تا وقتی که محبت‌های غیر خدایی در دل ما باشد، او در دل ما اسکان پیدا نمی‌کند. وقتی اسکان پیدا می‌کند که دلمان را برای خدا فارغ کنیم.

موانع تا نگردانی ز خود دور

درون خــانۀ دل نایـدت نور[4]

نتیجۀ این مناجات همین فراز است که می‌فرماید: خدایا کاری کن که عشق و محبت دنیا از دل ما بیرون رود. «كَمَا فَعَلْتَ بِالصَّالِحِينَ مِنْ صَفْوَتِكَ»؛ همان‌طور که این کار را با بندگان صالح خود کرده‌ای. «صَفْوَة»؛ یعنی بندگانی که برانگیخته ‌شده‌اند و خداوند از میان همۀ‌ بندگان خود، آن‌ها را انتخاب کرده و دلشان را از محبّت دنیا خالی و از محبت خود پر کرده است. صَفوة به کسانی می‌گویند که اهل صفا هستند و صفای دل پیدا کرده‌اند. این‌جا مشخص است که منظور از آن‌ها بندگان صالح و شایستۀ خدا هستند که صفای روحی برای آن‌ها پیش می‌آید و ما در این دعا چنین صفایی را از خداوند(عزّ و جلّ)می‌خواهیم.

امام سجّاد(علیه السلام) می‌فرماید: «وَ الْأَبْرَارِ مِنْ خَاصَّتِكَ»؛ خدایا! می‌خواهم از گروه صالحان باشم و همان‌گونه که خودت را در قلب نیکان و خوبان از خواص بندگان جا دادی و دنیا را از دل آن‌ها بیرون کردی، قلب مرا هم صفا بده و نورانی بگردان.

«بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ وَ يَا أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينَ»؛ به‌حق مهربانى‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان و اى گرامی‌ترین گرامیان. خدایا! با لطف و رحمت رحیمیّه و خاص خود این موهبت‌ها را به من ارزانی بدار؛ چون تو کریم‌ترین کریمان هستی و ما از عنایت کریمانۀ تو نور معرفت و لقای خودت را طلب می‌کنیم.

 

برگرفته از کتاب نجوای سالکان شرح مناجات خمس عشر  امام سجاد (علیه السلام)

تألیف حضرت آیت الله کمیلی خراسانی(دام‌ظله)

 

علاقه مندان جهت خریدو مطالعه کتاب می توانند از لینک زیر اقدام نمایند:

کتاب نجوای سالکان

 

 

[1]. سيد عبد الله شبر، حق اليقين في معرفة أصول الدين، ج 1، ص 30.

[2]. ابن طاووس، إقبال الأعمال (ط – الحدیثة)، ج 3، ص 299.

[3]. بگو (اى پیغمبر) این است و غیر از این نیست که من بشرى هستم همانند شما که به من وحى مى‌شود که خداوند شما خداوند یگانه است‏؛ پس هرکس امید لقا و دیدار پروردگارش را داشته باشد، باید عمل صالح بجاى آرد و هیچ‌کس را در عبادت پروردگارش شریک نگرداند. کهف (18)، آیۀ 110.

[4]. شيخ محمود شبسترى، گلشن راز، ص 47.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو محصولات