دل سالک سوز و گداز و آه و ناله دارد. میخواهد با محبوب خودش راز و نیاز کند تا عقدههای دل به تدریج گشوده شود. وقتی دل شما گشایش پیدا کرد و شرح صدر حاصل شد، ظرفیت وجودتان بیشتر خواهد شد و در آینده به مسائل سلوکی، بهتر پِی میبری.
ندای دل سالک
چرا به ندای دل گوش نمیدهیم؟ تأسف میخورم از اینکه سالکان گاهی اوقات حالات خوشی دارند و میتوانند تأثیرات و توجهاتی را در خودشان ایجاد کنند؛ مثلاً دلش آماده شده تا یکی برایش روضه بخواند یا خودش مَقتلخوانی کند، دعایی بخواند که قوّت اتصال روحیاش با ذوات مقدسه برقرار شود، توجهات درونیاش به خدا و ائمه(علیهم السلام) بیشتر شود، اما با خودشان کار نمیکنند و به نداهای دل که انسان را به دعا، قرآن و نماز فرا میخواند توجه نمیکنند و فرصتها را از دست میدهند.
از رسول گرامی اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) روایت شده است: «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا»؛[1] در ایام زندگی شما اوقات و فرصتهای مناسبی را خداوند در اختیارتان قرار میدهد، بکوشید از آن فرصتها استفاده کنید. «تعرّضوا»؛ یعنی خودتان را عرضه کنید و به راه خدا بیایید. تعرّض به نفحه؛ یعنی نفحه را غنیمت بدان، شکوفایش کن، زیادش کن تا ظرفیّت دل نسبت به گذشته بیشتر شود.
عزیزان! فرصتهای طلایی را از دست ندهید، اگر حال عشقی پیدا کردی و حالت اقتضا میکند که غزلی از حافظ بخوانی، یک صفحه از قرآن یا مناجات بخوانی، بنشین بخوان.
عزیز من! اگر اقبالی از جانب غیب به شما شود ولی توجه نکنی، این حال، خمود و خاموش میشود و همینطور به تدریج در آینده سرد خواهی شد، بعد حسرت میخوری که چرا به ندای دل گوش نکردم و مناجات نخواندم؟ چرا رابطهام را بین خود و خدا قویتر نکردم که الآن در غفلتها غوطهور شدم و از رفیع اعلی به حضیض اسفل سقوط کردم؟ آیا انسان عاقل به ضرر خودش قدم برمیدارد و به خودش ظلم میکند؟ اینها آسیبهای معنوی است که علتش خودمان هستیم و در عین حال به این موضوع توجه نمیکنیم.
گفت پیغمبــر که نفحـــتهـای حــق
انــــدر ایــن ایـــام مــیآرد ســـبــق
گوش و هـــش داریـــد ایـن اوقــات را
در رباییـــد ایــن چنـــین نفحـــات را
نفحـــه آمـد مـر شـــما را دیــد و رفت
هر که را میخواست جان بخشید و رفت
نفحــهٔ دیگـــر رســـــید آگـــاه بــاش
تا ازین هـــم وانمـــانی خواجــهتـاش[2]
اگر اقبال و نفحهای از جانب غیب به ما رو کرد، باید آن را در دلمان بپرورانیم و سر و سامان دهیم. به جای اینکه به ندای قلب توجه کنیم و بنشینیم دعا بخوانیم، خودمان را به کارهای دنیوی، زن و بچه و مسائل روزمره مشغول میکنیم. اگر از این حال خوش استفاده نکردیم، آن فضای معنوی که از دست رفته، دوباره چه وقت برمیگردد؟ آیا ضمانتی به بازگشت دوبارۀ آن هست؟
پرندهای که پر زد چقدر احتمال دارد تا دوباره بازگردد و به همان جای قبلی بنشیند؟ نفحات الهی اینگونه است عزیزان! اگر نفحۀ الهی به شما برسد و توجهی از غیب شامل حالت شود و یک حالی از مراتب عشق، خود به خود در درونت ایجاد گردد، خیلی فرق دارد با وقتی که خودت بنشینی و تلاش کنی و ساعتی را در حال توجه و مراقبه بهسر ببری تا آن حال را در خودت ایجاد کنی. اگر اینطور است پس چرا غنیمت نمیدانی عزیزمن!؟
بنابراین توصیۀ ما به سالکان این است که وقتی یک حالی پیدا میکنید زود دنبالش را بگیرید و از آن استفاده کنید. از امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیهما السلام) روایت شده: «الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ»؛[3] فرصتها همانند ابر زود گذر است؛ بنابراین از فرصتهای خیر بهره ببرید. منظور از این فرصتها چیست؟
میتوان حدیث را در مسائل مادی و دنیوی معنا کنیم که اگر فرصت خوبی برای کار، پول و مسائل دنیا پیش آمد آن را از دست ندهیم، ولی آیا حدیث میخواهد این را بگوید؟ باید توجه کنیم منظور اصلی روایت شریف فرصت غیبی، معنوی، نفحهها و زمینههایی است که گاهی در دل پیدا میشود.
انسان باید مترصد زمینۀ قلبی باشد که چه وقت ظرفیت برایش پیش میآید تا بتواند استفادۀ کامل کند و الا فرصت از دستش رفته است. همانند ابر بهاری که سریع بارانی میبارد و زود تمام میشود. باید ابر بارانیِ دل را غنیمت بشمرد و از بارش و القائات عرفانی و معرفتی در زمان خودش بهترین بهره را ببرد.
برگرفته از کتاب نجوای سالکان شرح مناجات خمس عشر امام سجاد (علیه السلام)
تألیف حضرت آیت الله کمیلی خراسانی(دامظله)
علاقه مندان جهت خریدو مطالعه کتاب می توانند از لینک زیر اقدام نمایند:
.[1] ابن أبي جمهور، عوالي اللئالي، ج 1، ص 118؛ فيض كاشانى، الوافي، ج 1، ص 552؛ مجلسى، بحارالأنوار، ج 68، ص 221.
[2]. مولوی، مثنوی مولوی، ص 81.
[3]. شریف رضی، نهج البلاغه، ص 471؛ ليثى واسطى، عيون الحكم و المواعظ، ص 69.
یک پاسخ
نفخت فیه من روحی
ای در دلم نشسته از تو کجا گریزم