شناخت بدن و کارکرد اعضای بدن مهم و ضروری است؛ یعنی اینکه بدانی کارکرد صحیح هریک از اعضای بدن به مراعات کردن چه اموری است؛ مثلا بدانی قوام قلب، کبد، مغز، کلیه و … به چیست تا سلامت بدن حاصل شود؛ زیرا وقتی اعضای بدن از صحت مزاجی برخوردار شود، در رفتارهای شما تاثیر مستقیم دارد.
طب سنتی در عرفان عملی
به همین جهت است که علمای اخلاق در گذشته شاگردان را توصیه به اعتدال مزاج میکردند تا در سیر روحی توفیق بیشتری شامل حالشان شود. فردی که سوء مزاج دارد در کنترل رفتار و کردار خویش هم به سختی میافتد؛ مثلا سوء مزاج او را به خشم و غضب، میل به مسائل جنسی، افکار پریشان، ترس مزموم، حسادت، بخل و امثال این رذائل اخلاقی سوق میدهد.
البته کسانیکه از اعتدال مزاج برخودارند، از درگیری با چنین رذایلی مصون نیستند. در واقع باید بگوییم کسیکه دارای اعتدال مزاج است، درمان رذایل اخلاقی برای او راحتتر است و همچنین در آراستن باطن به فضایل اخلاقی موفقتر خواهد بود؛ اما کسی که از این اعتدال برخودار نیست برای او درمان رذایل اخلاقی و کسب فضایل اخلاقی با صعوبت و سختی زیادی همراه است؛
بنابراین شناخت بدن و تعدیل مزاج آن در راه سیرو سلوک از اهمیت زیادی برخوردار است و سالک الی اللّه را، چارهای از تعدیل مزاج نیست؛ چون سیر معتدل سلوکی که شما را به مراتب بالای معنوی و معرفت نفس میرساند، با بدن و مرکب سالم محقق میشود.
این مسئله به صورت زیبا، کامل و پر مغز، در کلام امیربیان(علیه السلام) چنین تبیین شده است:
«قالَ أميرالمُؤمِنِينَ عَلِىٌ(علیه السلام) لِحِبرٍ مِن أحبارِ اليَهُودِ وَ عُلَمائِهِم: مَن اعتَدَلَ طَباعَهُ صَفَى مِزاجُهُ وَ مَن صَفَى مِزاجُهُ قَوِىَ أثرالنَّفسِ فِيه و مَن قَوِىَ أثر النّفسِ فِيه سَمَى إلى ما يَرتَقِيهِ و مَن سَمَى إلى ما يَرتَقِيهِ فَقَد تَخَلَّقَ بِالاخلاقِ النَّفسانِيَةِ وَ مَن تَخَلَّقَ بِالاخلاقِ النَّفسانِيَةِ فَقَد صارَ مَوجُوداً بِما هُوَ إنسانٌ دُونَ أن يَكُونَ مَوجُوداً بِما هُوَ حَيوَانٌ وَ دَخَلَ فِى البابِ المَلَكِىِّ وَ لَيسَ لَهُ عَن هَذِهِ الحَالَةِ مُغَيِّرٌ. فَقَالَ اليَهُودِىُّ: أللّهُ أكبَرُ يَا ابنَ أبِى طَالِبٍ لَقَد نَطَقتَ بِالفَلسَفَةِ جَمِيعَهَا»؛[1]
اميرالمؤمنين على(علیه السلام) به يكى از دانشمندان يهود گفت: هر كس طباع او معتدل باشد مزاج او صافى گردد و هركس مزاجش صافى باشد اثر نفس در وى قوى گردد و هركس اثر نفس در وى قوى گردد بهسوى آنچه ارتقايش دهد بالا رود و هركه به سوى آنچه ارتقايش دهد بالا رود به اخلاق نفسانى متخلق گردد و هركس به اخلاق نفسانى متخلق گردد موجودى انسانى شود نه حيوانى و به باب ملكى درآيد و چيزى او را از اين حالت برنگرداند. يهودى گفت : الله اكبر، اى پسر ابوطالب! همه فلسفه را گفتهاى چيزى از فلسفه را فروگذار نكرده اى.
از این بیان آقا امیرالمومنین(علیه السلام) به خوبی روشن میشود که شناخت بدن و اعتدال آن از چه جایگاه مهمی در سیر و سلوک برخوردار است و سالک الی اللّه نباید در اعتدال بخشیدن به مزاج خویش بیتوجهی کند و باید از رفتار و تغذیهای که او را از اعتدال مزاجی خارج میکند، بپرهیزد.
خراب آنگه این خانه گردد تمام
که با هم نسازند طبع و طعام
طبایع تر و خشک و گرم است و سرد
مرکب از این چار طبع است مرد
یکی زین چو بر دیگری یافت دست
ترازوی عدل طبیعت شکست[2]
سیر و سلوک به این نیست که شما خود را به سختیها و ریاضتهای ناصحیح بیندازی و آخر هم از راه بمانی. در اولین دیداری که استاد ما با آیتاللّه قاضی(رضوان الله علیه) داشت، آقای قاضی(رضوان الله علیه) به ایشان فرمود: «اين بدن مثل اسب است، بايد تیمارش کنی تا به مقصد برسی.[3]
بنده در اثر آبوهوای خشک نجف، دوری از خانواده و عزلت از مردم، ازنظر جسمی بسیار ضعیف، لاغر و مریض شدم؛ اما وقتی خدمت مرحوم استاد رسیدم، ما را از تمام موارد فوق منع کرد و گفت: «باید کباب بخوری و تفریح کنی.» و اینگونه میخواست وضعیت جسمی و روحی ما را متعادل کند تا برای سیر و سلوک آماده شوم.
ایشان با اشراف خود بر تمام برنامههای بنده، حالات باطنی ما را معتدل کرد و توصیه مکرّر داشت که در هیچ جا نباید افراط و تفریط کرد و هر جا که لازم است باید حقّ آن را ادا کرد. تعدّی و اجحاف در حقوق از نظر ایشان یک امر مخلّ در سیر و سلوک بود و میفرمود: «بدن یک مرکب است خیلی خودت را اذیّت نکن» این کلام ایشان ما را کاملاً عوض کرد.[4]
بنابراین باید بدانیم سلامت جسمی ارتباط مستقیم با سلامت روحی و روانی دارد و شناخت بدن و قوای مختلف آن، داشتن تعادل مزاجی برای سالک ضروری است؛ چون سالک با شناخت بدن و علم به مزاج شناسی همواره میکوشد تا اعتدال را در خوراک و خواب و قوای بدنی خود حفظ کند.
با اینکار همیشه در سلامت جسمی قرار گرفته و میتواند با طیب خاطر و آرامش روحی به اعمال عبادی، اذکار و اربعینیات بپردازد؛ در نتیجه میتواند با سیر روحیِ صحیح، مراتب سلوک را پیموده و در نهایت به معرفت نفس نایل آید.
برگرفته از کتاب مطلع معرفت نفس
تألیف حضرت آیت الله کمیلی خراسانی
علاقه مندان جهت خرید و مطالعه کتاب می توانند از لینک زیر اقدام نمایند:
[1]. شیخ بهایی،كشكول بهايى، ج3، ص404.
[2]. سعدی شیرازی، کلیات سعدی، ص 482.
[3]. حداد در آینه حداد، ص 287.
[4]. همان، ص 120.