ذکر به معنای یادکردن و یادآوری از چیزی یا کسی با قلب، زبان یا هر دو است. در گفتوگوهای عمومی مردم و به ویژه اهل شرع، واژۀ ذکر همان یاد خداست. ذکر خدا جایگاه و اهمیت ویژهای نزد عارفان دارد و آن را مهمترین و گاه تنها وسیله برای رسیدن و نزدیک شدن به خدا میدانند. غایت و هدف ذکر نزد عارفان، فنا شدن ذاکر در مذکور است و زمانی که به چنین مرحله رسیده شود از آن به ذکر حقیقی نام برده میشود. ذکر دارای اقسام متعددی است که به شرح آنها میپردازیم:
1. ذکر زبانی
«وَ مِنْ أَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَيْنَا جَرَيَانُ ذِكْرِكَ عَلَى أَلْسِنَتِنَا وَ إِذْنُكَ لَنَا بِدُعَائِكَ وَ تَنْزِيهِكَ وَ تَسْبِيحِكَ»؛ از بزرگترین نعمتها بر ما جاری شدن ذکر تو بر زبان ماست و اجازهات به ماست که تو را بخوانیم و تنزیه و تسبیح کنیم. خدایا! به ما جرأت دادی با زبان قاصر با تو حرف بزنیم. اگر همین را هم نداشتیم که مقداری با خدا حرف بزنیم خیلی جای تأثر و تأسف بود. بزرگترین نعمت الهی این است که به ما اذن داده دعای کمیل بخوانیم، با او مناجات کنیم و بتوانیم خدا را در آن مقام عظمت تنزیه کنیم.
تسبیح کردن؛ یعنی پاک کردن خدا. «سبحاناللّه»؛ یعنی خدایا! هرچه دربارۀ تو میگویم از آن مقدار منزهتر هستی؛ چون زبان ما ناقص است و هرچه دربارۀ خدای بزرگ بگوییم باز هم باید تسبیح کنیم.خدایا! تو از هر نقصی، حتی از حرفهایی که دربارۀ تو میگوییم پاک هستی. این حرفها به اندازۀ فهم خودمان است و گرنه شایستگی تو به مراتب بیشتر از این حرفهاست که ما نمیفهمیم.
2. ذکر الهامی
«إِلَهِي فَأَلْهِمْنَا ذِكْرَكَ فِي الْخَلَإِ وَ الْمَلَإِ وَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ الْإِعْلَانِ وَ الْإِسْرَارِ وَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ»؛ خدایا! پس ذکرت را به ما الهام کن در نهان و آشکار و شب و روز و پیدا و پنهان و در خوشی و ناخوشی.
الف. ذکر در خلوت و جلوت
امام زینالعابدین(علیه السلام) در این فراز از مناجات از محضر ربوبی، ذکر الهامی را در مراتب مختلفی درخواست میکند. یکی از آنها ذکر در خلوت است. «إِلَهِي فَأَلْهِمْنَا ذِكْرَكَ فِي الْخَلَإِ»؛ خدایا! یاد و ذکرت را در خلوت به ما الهام بفرما! مثل اینکه به بیابان، کوه یا جای خلوتی بروی بنشینی و در نهانخانۀ خودت تنها با خدا حرف بزنی.
این را خلأ میگویند. در خلوت و جلوت یاد تو میکنیم، نه اینکه فقط جمکران برویم و خدا را یاد کنیم، نه اینکه یک هفته بگذرد تا شب جمعهای بیاید و دعای کمیلی بخوانیم. ما میخواهیم در هر لحظهای تو را یاد کنیم.
مورد دوم، ذکر خدا در جلوت و آشکار است. «إِلَهِي فَأَلْهِمْنَا ذِكْرَكَ فِي … الْمَلَإِ»؛ خدایا! یاد و ذکرت را در جلوت به ما الهام بفرما! ملأ؛ یعنی در میان مردم است؛ مثلاً به حرم بروی یا جایی بروی که مردم هستند و تو بنشینی خدا را یاد کنی چه آنها خدا را یاد کنند، چه یاد نکنند.
هــرگز وجود حاضــرِ غایب شــنیدهای
من در میان جمع و دلم جای دیگر است[1]
امام علی(علیه السلام) میفرماید: «إِنْ کَانَ فِی الْغَافِلِینَ کُتِبَ فِی الذَّاکِرِینَ»؛[2] اگر در میان غافلان باشد از ذاکران محسوب مى شود. خوب توجّه کنید! سالک راه حق و حقیقت، بندهای است که اگر در مجلس اهل غفلت نشست بازهم دلش گویای خداست، اگرچه زبانش ذکر نگوید. بعضی از سالکان غیر از ذکر جلی، ذکر خفی هم دارند.
روزی به مجلس دراویش رفته بودیم. تسبیح هزاردانهای در دست گرفته بودند و همینطور مشغول ذکر بودند. از جمله شرایط مجلس آنها ممنوع بودن صدا بود و هر کسی که وارد میشد باید گوشهای مینشست، چه تسبیح در دستش باشد چه نباشد، ولی مجلس باید سکوت مطلق داشته باشد تا مجلس ذکر تمام شود بعد از مجلس، حرف و سخنانی بیان میشد. این نوعی ذکر است. نوع دیگرش این است که انسان درب اتاق را ببندد و خودش با خدا حرف بزند.
ب. ذکر شبانه و روزانه
«وَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ»؛ ذکر شبانه مفیدتر از ذکر در روز است. امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«كَانَ فِيمَا نَاجَى اللَّهُ(عزّ و جلّ)بِهِ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ(علیه السلام) أَنْ قَالَ لَهُ: يَا ابْنَ عِمْرَانَ كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي فَإِذَا جَنَّهُ اللَّيْلُ نَامَ عَنِّي أَ لَيْسَ كُلُ مُحِبٍ يُحِبُ خَلْوَةَ حَبِيبِه»؛[3] از جمله رازهاى خداوند(عزّ و جلّ)با موسى بن عمران(علیهما السلام) آن بود كه به او فرمود : «اى فرزند عمران! دروغ مىگويد کسی كه مىپندارد مرا دوست مىدارد و چون شب درآيد از من غفلت مىكند و مىخوابد. مگر هر دوستدارى خلوت با محبوبش را دوست ندارد؟
چقدر دربارۀ مقام مقدّس الهی بیادبی و جفا میکنیم! خدا چگونه ما را قبول کند؟! اینکه خلوت را اول میگوید، معلوم است اهمیّت ذکر در خلوت از ذکر در جلوت بیشتر است و اینکه ابتدا شب را میگوید بعد روز را؛ یعنی تأثیر اذکار شبانه از اذکار روزانه بیشتر است.
ج. ذکر در پیدا و پنهان
«وَ الْإِعْلَانِ وَ الْإِسْرَارِ»؛ یک ذکر علنی داریم و یک ذکر پنهانی. در باطنِ باطن انسان سرّ مستسرّ هست. همانطور که نماز لفظی و قلبی داریم، ذکر لفظی و قلبی داریم. نماز قلبی بدون لفظ است که همان سرّ اسرار است؛ انسان سالک باید آنقدر تمرین کند که سِرّش گویای ذکر باشد. حتماً لازم نیست که خدا را با صدای بلند یاد کنیم.
در قرآن میفرماید: خیلی داد نزنید، من به شما نزدیکم. {وَلَاتجهَرْ بِصَلَاتِكَ وَ لَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَینَ ذَلِكَ سَبِيلاً}؛[4] و نمازت را زياد بلند يا خيلى آهسته نخوان و در ميان آن دو، راهى (معتدل) انتخاب كن.
د. ذکر در خوشی و ناخوشی
«وَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ»؛ انسان سالک باید خدا را در دو حال یاد کند: در خوشیها و ناخوشیها. هیچ فرقی نگذارد بین زمانی که مال و ثروت دارد، میلیاردر است که به دیگران کمک میدهد با زمانی که آنقدر فقیر است که نان شبش را هم ندارد.
اگر بخواهی خداوند متعال را فقط زمانی که به تو رزق و روزی میدهد یاد کنی، ولی اگر مشکل و ناراحتی پیش آمد یا مریضی و ناراحتی داد یاد نکنی، معلوم میشود که اصلاً معرفت اللّه برای شما حاصل نشده است. چهبسا مصلحت در این باشد که مدّتی گرفتار شوی. چرا اصرار داریم که در دنیا هیچ گرفتاری نداشته باشیم؟!
هـ. ذکر خفی
«وَ آنِسْنَا بِالذِّكْرِ الْخَفِيِّ»؛ ما را به ذکر پنهان مأنوس ساز. از راه ذکرخفی، اُنس بهدست میآید. بعضی میگویند: من در خانه بنشینم نمیتوانم خدا را یاد کنم، حتماً باید در میان جمعی بروم تا خدا را یاد کنم. چرا نمیتوانی؟! همانطور که در مجلس گریهات میآید، اگر یکجا تنها هم نشستی باید گریهات بیاید.
امام زینالعابدین(علیه السلام) میگوید: خدایا ذکر آهسته را که حتی خودم هم نشنوم، به من عطا کن و مرا با چنین اذکاری مأنوس بفرما. منظور حضرت از این ذکر، ذکر خفی است. ممکن است بعضی بگویند: ذکر خفی یعنی اینکه بنشینی مثلاً قرآن و دعا بخوانی، امّا هیچ صدایی نداشته باشی؛ مانند نماز ظهر و عصر که حمد و سورهاش را آهسته میخوانی، ولی باید توجّه کنید که منظور از ذکر خفی این نیست.
خداوند(عزّ و جلّ)در قرآن میفرماید: {وَإِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى}؛[5] اگر سخن آشكارا بگويى (يا مخفى كنى)، او اسرار ـ و حتى پنهانتر از آن ـ را نيز مىداند. سرّ خفی و اَخفای از سرّ، مسائل درونی است که در درون انسان پیش میآید.
برگرفته از کتاب نجوای سالکان شرح مناجات خمس عشر امام سجاد (علیه السلام)
تألیف حضرت آیت الله کمیلی خراسانی(دامظله)
علاقه مندان جهت خریدو مطالعه کتاب می توانند از لینک زیر اقدام نمایند:
[1]. کلیات سعدی، ص 558.
[2]. شريف رضی، نهج البلاغة، ص 305.
.[3] شیخ صدوق، الأمالي، ص 356.
[4]. اسراء، (17)، آیۀ 110.
[5]. طه (20)، آیۀ 7.